روزهای فروردین 97
به نام خدای خوبم
اومدم برای دخترم از روزهای فروردین سال 97 عکس بزارم به یادگار
اولین عکس ها از غزل جونم و سفره هفت سین سال 97
لحظه تحویل سال ساعت 19:45 دقیقه روز 3 شنبه 29 اسفند ماه بوده
من و غزلی خونه تنها بودیم که تصمیم گرفتیم برای تحویل سال بریم فروشگاه کنار بابایی باشیم
ولی غزل خانم یهو تصمیمش عوض شد و ترجیح داد بره کنار عمو و زنعمو سال و تحویل کنه
منم رفتم کنار همسر جان و دوتایی کنار هم منتظر تحویل سال شدیم
بریم سراغ عکس ها
عکس های بعدی از روزهای فروردین و قرتی بازی های مامانی و غزل جونم که هردو عشق عکسیم
حالا بریم سراغ عکس های ابتکاری مادر و دختری
و صد البته که فسقل خانم هم پایه ی عکاسی ها ی مامانی هست و
حساااابی خوشش میاد و استقبال میکنه
و بالاخره اینم از آخرین عکاسی ما در باغ سرزمین مادری.....
و عکس آخر این پست هم از موهای اَفشون قند و عسلم.. پاره تنم...
قربون شکل ماهت برم..
الان که این مطلب و عکس ها رو پست میکنم ساعت دقیقا یه ربع مونده به 12 شب...
غزلکم خوابه... همسرجانم فروشگاهه و من در خاطرات غزلکم و روزهای خوب و خوشمون غرق شدم...
دعای همیشگی ام برای عزیزم...
الهی همیشه شاد و سلامت و خوشبخت باشی نفسم
خدایا شکرت