غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

مرداد ماهی که گذشت

1397/5/30 23:56
724 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای خوبم

امشب دخترکم زودتر از همیشه خوابید

و من چه یهو دلتنگِ شیطنت هاش و صداش و ترانه خوندن هاش شدم

اومدم اینجا تا یکم از دخترک بنویسم و دلتنگی هام و کمتر کنم

این روزها چه قشنگ و نرم برامون میگذه

من و دخترک خیلی با هم کیف میکنیم

با هم بیرون میریم

کلاس زبان و آی مت میریم

تو ماشین کلی با هم میگیم و میخندیم و حرف میزنیم و ترانهمیخونیم

تو مسیر رفت و برگشت خیلی بهمون خوش میگذره

فسقل من چه زود داره بزرگ میشه و من دلتنگ این روزها میشم

مادرانه دخترانه های این دوره رو خیلی دوست دارم

غزلکم خیلی راااحت و قشنگ ابراز عشق میکنه

عاشقانه های دخترک و پدرش من و به وجد میاره

چقدر با ناز و عشوه برای بابایی طنازی میکنه

و صد البته ناز کردن هاش هم حسااابی خریدار داره

شب ها نزدیک اومدن بابایی زنگ میزنه و میگه...

بابایی جون پس کی میای دلم برات تنگ شدهگریه

نمیخوابم تا بیای بوست بدم و تو بغلت بخوابمبغلمحبت

و تنها چند دقیقه بعد از این تماس دخترک

پدر کار و تعطیل میکنه و میاد خونهعینک

این مکالمه و این ناز وعشوه از واجبات هر شبمونهچشمکآرام

وقتِ اومدنِ بابایی  چه استقباال گرررمی از بابایی میکنه

 و موقع خداحافظی عجیییب ابراز دلتنگی میکنه

و دوستت دارم ها و عاشقتم های ِ پدر و دختری عطر و بوی خووش زندگی رو تو خونمون پخش میکنهمحبت

 و من با تمااام وجودم این عطر و بوی عاشقانه رو به اعماق وجودم میبرم و خدارو شکر میکنمعبادت

خدایا چه زووود 5 سال و 1 ماه و 25 روز شده...منتظر

چه زووود فسقل خونه ما برا خودش خااانمی شدهآرام

و من چه لذذتی ازبودن در کنار این فرشته کوچولوی خونمون میبرمفرشتهفرشته

فردا عید قربانه و صبح قراره مادری و دختری بریم قایمشهر خونه آقاجون

هر شب قبل از خواب از روزی که گذشت با هم حرف میزنیم و از فردا و برنامه ها و کارهایی که باید انجام بدیم برا هم میگیم

و ماشالله دخترم چه خوب از این جور حرفها و برنامه ریزی کردنها خوشش میاد و دوست دارهچشمک

خوب دیگه عکس های مرداد ماه رو هم اینجا به یادگار براش میزارمبای بای

خدایا مثل همیشه شکرت

پسندها (7)

نظرات (3)

مامان صدرامامان صدرا
4 مهر 97 19:57
خانوم خوشگله 😚😚😚
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
18 خرداد 98 14:42
ای جانم😍😚❤
محمدصالح جون،گُلِ گُلامحمدصالح جون،گُلِ گُلا
28 مرداد 98 0:43
چه عالی..... چه حس های نابی..... هر لحظتون سرشاراز عشق......😍