غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

اولین روروک سواری ...

1392/9/4 19:20
1,020 بازدید
اشتراک گذاری

 

 و دغدغه این روزها ....

خارش لثه...

وقتی هم که مانعش میشم....

نتیجه میشه این...

و اگر هم زیاد به پرو پاش بپیچم خانم عصبی میشه......!!!!!

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (28)

مریم
4 آذر 92 20:04
غزل جونی باداشتن همچین مامانی مهربونی باید افتخار کنیاااااااااااااا..... زمان همه ی کارات و واست پست میکنه..... آفرین مامانی هنرمند.. راستی شما هم با افتخار لینک شدید
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم عززیزم شما هم لینک شدی گلم
Man & Ma(مامان فاطمه ناز)
4 آذر 92 21:42
تولد یکی یه دونه مامانه , شما هم دعوتین زود بیاین لطفا تبریک هم فراموش نشه www.fan2ghe-maman.niniweblog.com
مامانی غزل جون
پاسخ
مبارکت باشه عزیزم به روی چشم
پریسا مامان کیان
4 آذر 92 21:51
واااااااااااای به به دو تا مطلب جدید . هورااااااااااااااااا غزلم،عزیز دلم چقدر بزرگ شدی خاله. ماشالله به جونت چقدر موهای خوشگلی داری عروسک. تو هم که مثل کیان داری روروئکت رو میخوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مامانی کاریش نداشته باش بذار دستش رو بخوره. به من گفته بودن خوب نیست دستش رو بخوره. منم چپ میرفتم ،راست میرفتم،دستش رو از دهنش در می آوردم و میگفتم:دست تو دهن نه نه نه بعدا از دکترش پرسیدم و خودم تحقیق کردم دیدم این کار برای بچه ها خیلی لذت بخشه. به موقعش خودش از این کار دست میکشه. راستی مرسی بابت وقتی که برای خوندن وبلاگ پسرم گذاشتی. دلت پاکه مامانی. خیلی برای من دعا کن. لطفا.باشه؟
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم که اومدی عزیزم ایشالله همیشه شاد باشی کنار همسری و آقا کیان گل
یاسمن ( مامان فرشته ها )
4 آذر 92 22:03
ماشاء الله به غزل جون چه موهایی داره هزار ماشاء الله هلیا هم دو روزه سوار روروک شده و خوشش می اید
مامانی غزل جون
پاسخ
مرسی عزیزم
یاسمن ( مامان فرشته ها )
4 آذر 92 22:04
دوست جون نمیدونم شما کجای شمال ساکن هستید اما باور کن امل خیلی سرد بود و بادهایی می اومد که ما بهش عادت نداشتیم
ارلا
4 آذر 92 23:28
¤¤ ¤¤¤¤¤¤¤¤¤------------------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ _____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ ___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------------¤¤¤ __¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤ _ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤ ¤¤¤---------------------------------------------------------------------------¤¤¤ ¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤ ¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤ ¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤ ¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤ _¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤ __¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤ ____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤ ______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤ _________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤ _________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤ _____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤ ________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤ ___________________¤¤عشق به خدا¤¤ ______________________¤¤¤¤¤¤¤ _______________________¤¤¤¤ __منتظر قدوم هميشه سبزتم__ ¤¤ ________مهرت پايدار________¤
علی
4 آذر 92 23:28
سلام چه وب نازی داری حیف نیست تو وبتون از شکلک استفاده نمیکنین دوست داری به من سر بزنی دنیایی دارم پر از شکلم مخصوص مامانهای زحمتکش منتظر م بیایی ونظر یادتون نره مرسی
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم از حضورتون وبتونو دیدم خیلی زیبا بود بهتون تبریک میگم شما لینک شدید
مامان انیسا
5 آذر 92 13:52
الهی من قربونت برم که خیلی نازی مممنون که اومدین پیشمون
مامانی غزل جون
پاسخ
مرسی خاله جوووووووووووونی
سمیه
5 آذر 92 16:19
آخی چکار دخملمون داری من هنوز علیا رو تو روروک نذاشتم برم بذارممممم
مامان هیما
5 آذر 92 16:34
قربون عصبانیت چقدرم جدیه این دخمل خانوم
مامان زری
6 آذر 92 0:24
وای که چقدر بامزه اخم میکنی کوچولوی بانمک من
مامانی غزل جون
پاسخ
مرسی خاله جوووووونی
مریم
7 آذر 92 12:49
مامانی غزل جون
پاسخ
قربونت مریمی جوووونم
مامان انیسا
7 آذر 92 14:35
اپییییییییییییییییییییییییم ومنتظر شما
ghazal
7 آذر 92 17:07
قربونش بررررررررررررررررررم. جیگره.
مامانی غزل جون
پاسخ
خدا نکنه عزیزم قربونت
مهسا
8 آذر 92 19:28
ای جان چقدر هم گیره مو تو سرش داره.
مامان محمدهانی جون
8 آذر 92 19:38
چه اخمی....نازتو برم مامان غزل جون کد بک گراند وبلاگتو کجا اضافه کردی؟من هم تو اسکریپهای اختصاصی هم تو ویرایش قالب زدم نشد....
مامانی غزل جون
پاسخ
عزیزم تو تنظیمات وب قسمت اسکریپهای اختصاصی میشه من گذاشتمش شد موفق باشی
مامان فاطمه
9 آذر 92 17:01
سلام مامان مهربون غزل جــونی.خوبی؟کم پیدایی؟الهی بگردم ایشالله زودتر دندونات در بیان و انقده اذیت نشی خاله جون.
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از حضورت ایشالله
مریم
9 آذر 92 21:27
مامان الناز
13 آذر 92 15:53
خب ماماني چكار داري دخترمون را بذار راحت باشه چقدر هم اخم به صورت نازش مياد
مریم مامان یسنا
13 آذر 92 18:20
قربون عصبانیتش
مامان بردیا شیطون
16 آذر 92 16:24
افرین چه اخمی......ترسیدم.... قربوت برم
مامانی غزل جون
پاسخ
مرسی خاله جووونی
مامان بردیا شیطون
17 آذر 92 9:48
چرا که نه..... خصوصی داری عزیزم
مامان بردیا شیطون
17 آذر 92 9:57
آموخته‌ام که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می‌توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم...
مریم
17 آذر 92 16:24
من آپم....متظرحضور گرمتون هستیم
مامانی غزل جون
پاسخ
به روی چشم
elham
17 آذر 92 19:22
عزیزم خوب بذار بخارونه راحت شه.چرا نمیذاری؟
بهناز مامان شایلین
20 آذر 92 22:56
وای عزیزم غزل جون چقدر نازه خدا حفظش کنه راستی از اینکه به سایت دخترم سر زدی و نظر دادی ممنونم خوشحال هم میشم اگه همیشه نظر بدی.ببخشید یه سوال داشتم این عکسهای متحرک که تو وبلاگ غزل استفاده کردین از کجا وچجوری گذاشتین ؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنیم
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم که به وب دخملی ام اومدی خانمی همه این شکلکها رو از یه سایت خارجی گرفتم که آدرسش تو قسمت امکانات وب هست موفق باشی عزیزم
paniz kochooloo
18 دی 92 18:56
غزل خانوم درست نیس اینجوری فخر بفروشی ما هم یه روز از این گیره ها میزنیم ....
مامانی غزل جون
پاسخ
شما هم مو در میاری پانیذ جووووووونی غمت نباشه........... خیلی دوستت دارم عزیزم