غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

غزلکم در 16 ماهگی به روایت تصویر...

1393/9/4 8:47
1,916 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر نازنینم

امروز آخرین روز از 16 ماهگی دخترمونه و میخوام عکس هایی از این ماه برای غزلکم به یادگار بزارم...

اولین عکس برای اولین روزهای محرم امساله که تو حیاط پدر جون انداختیم

این عکس ها هم خونه پدر جون با سارافونی که مامانی برا دخترش دوخته ...

و امممممممممما بریم سراغ شیطنت های فسقل خانم...

بالا رفتن از میز و عسلی ها شده کار هر روزه این شیطون بلا...

 

اینجا که دعواش کردم مثلا ناراحت  شده و ناز میریزه...

بابایی برا دخترم صندلی خریده که راحتتر به درس و مشقش برسه...خندونکخندونک

اسباب بازی بچه های این دورو زمونه شده گوشی ها و لپ تاپ و تبلت...

دخترمون هم فقط با این چیزها یه جا بند میشه و آروم میگیره...

و این هم چند تا عکس از آخرین روز آبان ماه خونه خانم بزرگ در کنار برگ های پاییزی ِ زیبا...

از دندون هاش هم بگم که مهر ماه دوتا از بالا در آورده و ابان ماه هم دوتا از پایین چند روزه هم متوجه شدم یه دندون آسیابش هم داره کم کم در میاد

بچم شبها خیلی اذیت میشه خدا کنه زودتر دربیان بقیه دندون هاش تا راحت شه

قربونش برم خیلی خیلی شیطون تر شده و من واقعا گاهی اوقات کم میارم ولی خوشحالم از اینکه سالمه و شیطنت میکنه

خدارو شکر

دخترکم انشالله همیشه سالم باشی و شاد

من و بابایی خیلی دوستت داریم

Mensagens de Hello Kitty

پسندها (17)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (27)

مهسا
5 آذر 93 19:29
مراقب باش... دیدم رفته رو میز شیشه ای واقعا وحشت کردم... نگران شدم...
مامانی غزل جون
پاسخ
سلاااااام مهسایی خوبی؟دلم برات تنگ شده بود این هم از شیطنت های فسقلیه دیگه
مامان ساجده وسبا
5 آذر 93 22:38
قلبون این دخمل نازکه به روی میز براش مزه دارهوکتاب قصه هاشم روی اون میخونه، انشالا که دندوناتم زود رد بیان و اذیت نشی ،راستی مامانی لباسی که برا دخمل دوختی خیلی قشنگه پارچش هم شیکه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از حضورت مرسی گلم چشماتون قشنگ میبینه
مامان بهناز
5 آذر 93 23:12
قربون غزلک نازم برم چقدر خوشگل و ناز شدی موفرفری من دست مامانی هم درد نکنه چه لباس خوشگلی واسه دخملش دوختهای شیطونک چه کار خطرناکی انجام میدی میری بالای میزخدای نکرده یک دفعه میز میشکنه مامانی من میزهای خونمون رو از همون نوقع که شایلین چهار دست و پا میرفت جمع کردم . انشالله که دندونهاش زودتر درمیاد وراحت میسه، متاسفانه این دندونهای اسیاب یه مقدار اذیتش بیشتر واسه بچه ها اخ اخ مامانی نگو سرگرمیهای بچه های این دوره زمونه همینه به غیر این با چیز دیگه ای سرگرم نمیشن، هرچند من خودم به شخصه شایلین رو با کامپیور و تبلت اشنا نکردم فعلا براش زوده بخواد با ابن چیزها سرگرم بشه اونوقت از میزان تحرک و بازی هاش کم میشه انشاله که بزرگتر که بشه خودشون بلد میشن چجوری با این وسایل بازی کنن بدون ابنکه بهسون یاد بدبم، ببخشید مثل اینکه خیلی پرحرفی کردم شرمندهخیلی دویت دادم عزیزم انسالله لبت همیشه خندون و تنت سلامت باشه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلاااااام بهناز جون ممنونم از حضور گرمت عزیزم منم خیلی از چیزهارو جمعشون کردم ولی دیگه فکرشو نمیکردم تا این حد شیطنت کنه که از میز هم بالا بره مثلا این ها دخترن!!!! آره بچم بیچاره سر این دندونش خیلی اذیت شده خدا خودش به خیر بگذرونه ممنونم گلم شایلین جونمو ببوس
الهه مامان سلما
6 آذر 93 0:33
عسلم..غزلم عین ماه شدی با اون دستمال سر هزار ماشالا خداحفظت کنه با اون موهای فرفری که عین موهای سلمای منه
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم خاله جونی مرسی که پیشمون اومدی
مامانی محمدصالح جون
6 آذر 93 2:18
امروز بالاخره این پنجره کامنت بازشد،چه اتفاق خوشایندی... فرشته ی موفرفری،که فر میخوری توی خونه وسر از همه جا در میاری،خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتتتتلی نازی ها،می دونستی؟!؟! دوستت دارم
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام دوست خوبم دلمون برات تنگ شده بود مرسی عزیزم ما هم دوستت داریم
مریم
6 آذر 93 6:46
مبارکتون باشه مرواریدهای جدید خانم کوچولو
مامانی غزل جون
پاسخ
مرسی گلمممممممممممممم
مامانی آدرین
6 آذر 93 9:02
غزل جونم عزیزم چقدر تو نازی
مامان وبابا
6 آذر 93 9:40
باسلام.ماشااله به این ناز خانم.خدابراتون حفظش کنه انشاله.
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم دوست گلم
مامان راحله
6 آذر 93 15:38
ماشالله به این دختر خوشگل .. خدا حفظت کنه عزیزممممممممممممم
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم دوست گلم لطف دارین
یاسمن( مامی فرشته ها )
7 آذر 93 6:29
عزیزم همه شیطنت های هلیا را داره هلیا تا حالا شیشه دو تا از عسلی ها را شکونده اون سارافون قهوه ای هم خیلی بهش می اید خوشمزه شده بود همچنین اون روسری سفید خیلی تازش کرده این دخمل چشم قشنگ من همه لباسی خوشکل اش می کنه.
مامانی غزل جون
پاسخ
همه بچه ها تو این سن از این شیطنت ها دارن ما آدم بزرگ ها کم حوصله شدیم ممنونم از مهربونی هاتون
مریم مامان یسنا
7 آذر 93 23:15
ایشالله همیشه سالم و سلامت باشه،عکسهاشم خیلی خوشگل بودن بووووووووووس
مامانی غزل جون
پاسخ
انشالله ممنونم دوست گلم
مامان و بابا
8 آذر 93 0:19
خدااااا مو فرفری هاشو نگاه کن ماشالا این فسقلیا تو بازیگوشی کم نمیارن...اما به قول مامان غزل جون این نشونه سلامته شونه خداراشکر
مامانی غزل جون
پاسخ
آره واقعا خیلی شیطون شدن این وروجک ها انشالله همیشه سلامت باشن
مامان مریم
8 آذر 93 1:45
__000000___00000 _00000000?0000000 _0000000000000000 __00000000000000 ____00000000000 _______00000 _________0 ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 _______*_____00000000000 ________*_______00000 _________?________0 _000000___00000___* 00000000?0000000___* 0000000000000000____* _00000000000000_____* ___00000000000_____* ______00000_______* ________0________* ________*__000000___00000 _______*__00000000?0000000 ______*___0000000000000000 ______*____00000000000000 ______*______00000000000 _______*________00000 ________*_________0 _________*________* _________*_______* __________*______* ___________*____* ____________*___* _____________*__* ______________**
مامان امیرعلی
8 آذر 93 7:47
سلام خانومی خدا حفظ کنه این فرشته نازنین رو.... ولی مامانی نذار زیاد با تبلت و گوشی و این چیزا اخت شه... خوش به حال غزل جون که ی همچین مامان هنرمند و خیاطی داره خدا واسه هم نگه تون داره
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم خوش اومدی دوست خوبم نه دیگه همه عسلی هارو جمعشون کردم ممنونم از دعای قشنگتون
مامانی هیما
8 آذر 93 8:11
17 ماهگیت مبارک عزیزم چه عکسهای قشنگی مامانی انداختی ،چه مامانه هنرمندی خیلی سارافون غزل جون قشنگ شده، قربون اون شیطنتهای ورجک
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم دوست گلم خیلی به ما لطف داری ممنونم از محبتت
مامان یاسنا
8 آذر 93 9:44
هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است...
سمیه
8 آذر 93 18:40
عزیزم چه دخمل مامانی . چه لباسهای نانازی
مامانی غزل جون
پاسخ
نظر لطفته سمیه جون
مامان الهام
8 آذر 93 22:51
هزارماشالا روزبروز بزرگتر وشیطون تر میشه.مامانشم دردسرتش بیشتر
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام الهام جون آره واقعا شیطونتر شده عجییییب انشالله که سالم باشن
مامان باران
9 آذر 93 0:37
سلام غزل جان ومامان گلش.چه خانمی شده..قشنگم.دیگه رومیز نری ها!چه لباسای قشنگی وچه مامان هنرمندی!پاییزتان به خوشی.. غزل وباران من تقریبا همسن ان.وقت داشتی بهم سربزن.آپدیت شدم.بازمیام پیشت
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام خاله جونی به روی چشم عزیزم شما هم روزهای پاییزی قشنگی داشته باشید
مامان آرشیدا
9 آذر 93 12:43
عزیززززززززم نازززززم فدات بشم خوشگل خاله
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم خدا نکنه گلم دوستت داریم
مامانی ویانا
10 آذر 93 7:40
غزل جون شیطون اونجا رو میز چیکار میکنی؟ ایشالا دندونات هم دربیاد تا کمتر اذیت بشی دست مامانی هم درد نکنه که همیشه لباسای خوشگل برات میدوزه
مامانی غزل جون
پاسخ
امان از دست شیطنت هاش پناه بر خدا ایشالله که هیچ بچه ای درد نکشه ممنونم از لطفت دوست خوبم
سمیرا مامان اهورا
10 آذر 93 19:13
ماشاا... خدا نگه دارش باشه چقد بزرگ شده وااای عزیزم چقد خوردنیه اخه این دختر منم دخمل میخوام خو مامانی توروخدا مواظبش باش اخه شیطونک چرا رفتی روی میز عجب مامان با سلیقه ای به به افرین منم عاشق خیاطی هستم ولی مثل شما حرفه ای نیستم دخترمونو ببوس عزیزم
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم دوست خوبم خوش اومدی ممنونم از لطفتون
مامان محیا جونی
11 آذر 93 22:22
غزلی خوشگلو موفرفری بزرگ شدیا عسلم...مامانی عسلیا رو جمع کن تورو خدا خیلی خطرناکه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام دوست خوبم دیگه جمعشون کردم خیلی دیگه خطرناک شده بود
فریده
15 آذر 93 11:26
چقدر رنگ زرد به دخترمون می آید ، مبارکش باشه ، دندونای جدید هم مبارک ، منم مشکل موبایل و تبلت رو با پرهام دارم ، البته از ماست که برماست ، از بس سر خودمون توی گوشی هست ، بچه ها هم یاد می گیرن. ببوس دخترک زیبا رو
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام فریده جون ممنونم از لطفتون آره واقعا از ماست که بر ماست
زیبازن
18 آذر 93 19:30
مامان غزل جان سلام، از شما دعوت می شود، به خانواده زیبازن بپیوندید، زیبازن محیطی برای آموزش، یادگیری، سرگرمی، لحظات شیرین، دردودل و استفاده از تجربیات یکدیگر. منتظر حضور گرمتان هستیم. زیبازن برای تمام بانوان ایرانی WWW.ZIBAZAN.NET
مامانی غزل جون
پاسخ
سلام عزیزم ممنونم از دعوتتون به روی چشم
مامان علیرضا
25 آذر 93 9:33
ماشاالله چهقدر بزرگ شده این خانومی. دوستت دارم عزیزم.
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم از لطفتون گلم
زهرا
13 بهمن 93 17:03
لباس خیلی نازی براش دوختین البته خودش که ناز تره
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنوم زهرا جون لطف داری