غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

ما اومدیم با کلی تاخیر ولی دست پرررر...

1394/6/1 9:14
826 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

سلام به دوستهای گلم و ممنونم از محبتتون که مارو حسابی شرمنده خودتون کردین

و سلام به دخترکم غزل جونی ...

امروز بعد دو ماه اومدم وبلاگ دخترم و آپ کنم

از بعد تولدش نتونستم بیام نت و از خاطرات دخترکم براش بنویسم

امروز غزلی ام 2 سال و1 ماه و 28 روزشه...

این روزها غزلکمون خیلی شیرین و خوردنی شده

شیطووووووون و پر انرژِی و شیرین زبون...

خاطرات تیر ماه و مرداد ماه رو به روایت تصویر میزارم

برای دخملم و دوست های گلمون...

این سه چرخه کادوی تولد دخترمون از طرف عزیزو آقاجونه...

فسقل ما خیلی این کادوشو دوست داره...

روزها بعد از خنک شدن هوا مادر و دختری با این سه چرخه میرفتیم دوردور میکردیم

این جا هم زمین پدر جون و جای بازی و البته آتلیه تخصصی غزلی...

.خندونکخندونکخندونک

از تفریحات دیگه ما پارک رفت هامون بوده..

پارک شده پاتق ما ...

تاب و سرسره و کلی کیف و حال واسه غزلی...

اینجا هم خونه خانم بزرگ با سارافونی که مامانی برا دخملش دوخته ...

محبتمحبتمحبت

و امممممما ....

اولین کوتاهی دخترم و قیافه عبوس فسقل خانم...خندونکخندونکخندونک

خانم خانمای ما بعد از کوتاهی...

فدا ژست گرفتنت بشه مامان...محبتمحبتمحبت

 

باز هم تاب تاب عباسی...چشمکچشمکچشمک

اینجا هم خانه کودک...

مینی پارک سرپوشیده که غزلی کلی اینجا بهش خوش گذشته بود...

و خونه خانم بزرگ و قرتی خانم ما...خندونکخندونک

حالا عکس های جنگل رفتنمون با دوست های بابایی...

خیلی روز خوبی بود و کلی بهمون خوش گذشته بود...

ایشون هم ضحا خانم دوست ِ خوبِ غزلی...

این روزها غزلی داره مرحله دیگه ای از بزرگ شندنش رو میگذرونه

مرحله سخت ترک کردن پوشک...کچلکچلکچل

بیشتر وقتمون رو در حال رفت و آمد به دستشویی هستیم...

این هم یک عکس منشوری...خندونکخندونک

امیدوارم این مرحله رو هم به خوبی تموم کنه و دیگه دخترم راحت شه از دست پوشک...

چند روز دیگه عکس های آتلیه ما هم آمده میشه و

برای فسقلم و دوست های گلم اینجا میزارم

ممنونم از همه دوست های گلم که تنهامون نذاشتن

و من شرمنده همشون هستم نتونستم بهشون سر بزنم

دوستتون دارم

و در پایان مثل همیشه شکر خدا میکنم

و ازش به خاطر همه چی و همه چی ممنونم

خدایا شکرت....

پسندها (4)

نظرات (6)

مامان بهناز
2 شهریور 94 18:22
سلام سلام به غزل جون خودم وای خداجون چقدر بزرگ شدی تو این دوماهی که تدیدمت حسابی قد کشیدی و قیافه ات تغییر کرده یک لحظه نشناختمت.کادوی تولدت هم خیلی خوشگله مبارکت باشه به سلامتی استفاده کنی .
مامانی غزل جون
پاسخ
سلاااااام بهناز جونم خیلی دلم برتون تنگ شده بود شرمنده ام نتونستم بهتون سر بزنم ممنونم از محبتت دوست خوبم
فریده
4 شهریور 94 9:25
غزل جونم دیگه بزرگ شده ، واسه خودش خانمی شده . داشتم فکر می کردم که چه خوب که به حرف ما گوش ندادی و به پوشک گیری غزل ادامه دادی. موهای غزل که کوتاه کردی خیلی بهش می آد ، مبارکش باشه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلااااام دوست خوبم ممنونم اومدی پیشمون دوستت داریم هزااااااااااااااااارتا
محمدصالح جون،گُلِ گُلا
6 شهریور 94 18:50
سلام دوست خوبم.... مبارک کوتاهی موهای نازت،سه چرخه خوشگلت وآغاز پرسه ی جیش گویی....همه وهمه مبارکه.... ماهم حسابی سرممون گرمه....اینترنت نداریم خونمون... راه بیفته ما هم دست پر میاییم... دوستت داریم غزلک نازنین.....
مامانی غزل جون
پاسخ
سلاااااااااااااااااااام عزیزمممممم خوش اومدی به وطن.. ما منتظر پست های ایرونیت هستیم مهندس کوچولو دوستت داریم
مامان الهام
8 شهریور 94 12:41
ماشالا چه بزرگ شده.÷س شمام بالاخره از ÷وشک گرفتیش.تبررررررررریک.سخت ترین مرحله تموم شد
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم الهام جون مرسی از لطفت
مامانی هیما
14 شهریور 94 10:33
فدای این دخمل خوشگل و خوش تیپ
مامانی غزل جون
پاسخ
قربونت برم دوست خوبم
مامان لیانا
22 شهریور 94 10:24
واییییی عزیزم چه عکسای خوشگلی این قرتی خانوم گرفته چه ژست هایی میگیرهآتلیه اتون هم خیلی خوشگله اخه کف کدوم اتلیه گلبارونه مثل اتلیه شماغزل توی ارایشگاه چقدر مظلومانه نشسته..مبارک باشه عزیزم موهات خوشگلتر شد..دست مامان هنرمند هم درد نکنه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلاااااااامدوست گللمممم ممنونم از لطفی که به ما داری دوستت دارییممممم لی لی جونمو ببوس فداش بشم