از خلاااام تااااا سیییلاااام....!!!!!!!
به نام خدای مهربونم
سلااااام سلاااام صد تاااا سلااام
ما اومدیم
امروز دخترکم 2 سال و 4 ماه و 14 روزش شده
شیطووووووووووووون
بازیگوووووش
کنجکاااااااااو
حسابی هم برامون دلبری میکه
بریم سراغ یه خاطره جالب از این فسقل شیطون بلا
به قول مامان مهندس کوچولو "همینجوری خاطره "
فسقلی ما یه مدتی دست و پا شکسته حرف میزد و خیلی بامزه شده بود
تو اون مدت به سلام میگفت خلام
هر جای که میرفتیم یا کسی خونمون میومد یا یکی و میدیم با صدای بلند و کشـــیـــــــــده میگفت خلااااااام
این خلام گفتنش همه گیر شده بود
هرکی مارو میدید میگفت خلام
من و بابیی هم به زبون غزلی میگفتیم خلااام
خلاصه تازه داشتیم با این کلمه من درآوردیِ فسقل عادت میکردیم که خانم تغییر رویه داد و خلامش شده سیییلااام
وااای خدا از دست دایرة المعارف این فسقلی ها
حالا این سیلام گفتنش شده نقل محافل ما
دیگه کسی سلام ِ بیچاره رو درست و حسابی تلفظ نمیکنه
به محض اینکه مارو میبینن میگن سییییلاام
هزار ماشالله اینقده شیرین زبون شده که با هر کلمه ای که میگه نا خود آگاه میخندیم
اینقد که جالب و قشنگ میگه
ولی این خلام و سیلامش واقعا جالب بود
جالا بریم سرغ چند تا عکس از مهرماه...
تو این عکس خانم خانما تازه از حموم اومده بود ترگل ور گله
جاااااان مامانی فدای قِر دادن های تو بشهههههه
و در آخر مثل همیشه خدارو به خاطر همه چی شکر میکنم
خدایا تورا سپاس