غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

از شیرین زبونی های فسقلم

1394/11/16 11:11
550 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدا

امروز از شیرین کاری های دخترک 2 سال و 7 ماه و 12 روزه ام براش بگم

 

واااای چه خوشکله...

این تکیه کلام دخترکمه وقتی یه لباس جدید میبینه

یا وقتی وارد فروشگاه لباس میشیم به لباس های روی رگال دست میزنه و با ناااز میگه وااااای چه خوشکله

وااای تو این لحظه  وقتی همه رو برمیگردونن نیگاش میکن صحنه خنده داری میشه

جالبه که دوست داره به همه رگال ها سر بزنه و جنس لباس هارو امتحان کنهخندونکخندونک

دوستت ندالم...خندونک

جدیدا وقتی دعواش میکنم درجا میگه مامانی دوستت ندالم

من...تعجب

بعد چند دقیقه اگه بتونم خودمو کنترل کنم و از حرفش نخندم و اخم داشته باشم میاد

 صداشو نااازک میکنه و کلمات و میکشه ومیگه مااامااانییی جووون مااامااانییی

جووون مااامااانییی جووون 

اینقد میگه تا تحویلش بگیرمخندونکخندونک

تازه یاد گرفته گزارش هم میده به باباش

باباش که میاد خونه  میگه مامانی تفا (دعوا) کردشاکی

یه وقت هایی هم که سرش داد میکشم  سریع میاد طرفم میگه بوس بوس آرام تا یه بوسه ی لب نگیره ول بکن نیستخندونکخندونک

کی بود...خندونکخندونک

هر بار که تلفن بابایی زنگ میخوره به محض تموم شدن مکالمه میپرسه کی بود؟؟!!  کی بود؟؟!!

بابایی بهم میگه تو یادش دادی از بس میپرسی ازمخندونک

منعینکعینک

غزلراضیراضی

باباییتعجبتعجب

اِ واااااااا....

اِ واااا گفتن هاش معروف شده خندونک تازه یاد گرفته به موقع و بعد از حرکت های تعجب آمیز (از نظر خودش) زودی میگه اِوااااااخنده

 

وخیلی ازحرکات شیرین که الان یادم نیست و بعد برای دخترکم  همینجا مینویسم

 

دخترک شیرینم با شیرین زبونی ها و شیرین کاریهاش کلی بهمون انرژی مثبت میده

بغلبغلبغل

چند تا عکس از دی ماه و اوایل بهمن ما میزارم

 

این روزهامون  رو با دلبری های خانم کوچولوی خونمون سر میکنیم

به امید شادی و سلامت همه کوچولوها

ذکر همیشگی من برای خدای خوبم

 

الحمدالله  الحمدالله  الحمدالله

 

پسندها (5)

نظرات (4)

محمدصالح جون،گُلِ گُلا
17 بهمن 94 13:35
به به غزل جونی شیرین زبونی می کنه.....افرین..... دیگه کم کم داد مامانی رو داری بلند می کنی ها.....هه هه هه ..... این بچه ها واقعا تمرین خوبیه برای ما بزرگترها که روی خودمون کار کنیم ومطمین بشیم وروجک ها فقط توی دنیای خودشونن وقصدشون اذیت ما ها نیست....ولی چقد درکش سخته......مخصوصا بعضی وقتها......مطالعه ی کتاب هایی برای مقابله با رفتار کدوکان این سنی خیلی کمک می کنه...تا از این روزهای زیبامون بیشترلذت ببریم وحرص کمتری بخوریم.....بعضی وقتها....اونقدر بعضی رفتارهای مهندس عجیب غریب میشه.....که من نا نیمه های شب اورژانسی کتاب مطالعه می کنم وروز بعد واقعا بهتر از پس همه چیز بر میام ولذت بیشتری می برم از بودن در کنار فرزندم.... شاد وموفق باشی شیرین سخن خونه....
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنوناز این همه مهربونی و راهنمایی هات دوست گلم دوستت دارم
مامانی هیما
18 بهمن 94 14:32
هزار ماشااله چقدر ناز شده این عروسک کوچولو
کیمیا
19 بهمن 94 9:40
عزیززززززمم فداش بشم شیرین زبون من
مامان مریم
27 فروردین 95 15:09
سلام مامانی غزل جون سال نو مبارک امیدوارم سال خوب و خوش و پربرکتی داشته باشید عزیزم غزل جونی رو از طرف من ببوس