دخترم در خرداد ماه 95
به نام خدای مهربونم
سلام به روی ماه دتری عزیزم
امروز غزلم 2 سال و 11 ماه و 11 روزش شده
غزل مامانی خیلی شیرین زبونی عزیزم
کمتر از یک ماه دیگه به تولدت مونده و عزیزکم حسابی فهمیده و خانم شدی
فداات بشه مامان که عاشقانه دوست دارم
باورم نمیشه روزهای سه سالگیت در حال تموم شدنه
دعای خیر من همیشه و همیشه پشت سرته
سالم و شاد باشی عزیزم
من و بابایی دوستت داریم تا همیشه
چند تا عکس از این روزهای قشنگ میزارم برات به یادگار
بریم سراغ عکس های عروسی عمه پاییزه
(تاریخ عروسی 15 اردیبهشت )
این جا دخترم موهاشو سشوار کشیده منتطره تا شینیون بشه
خوووب اینم از مدل موی پاپیونی دخترم که شینیون شده
شب عروسی هم که همش یا مشغول خوردنی یا دویدن
آخرش نتونستم یه عکس درست و حسابی از دتری بگیرم
دخترک قرتی من هرجا میخوای بری و حاضر میشی ژست میگیری میگی مامانی عکس بگیر
و آآآآمممممااااااا
در تاریخ 25 اردیبهشت ماه با مامانی رفتیم آرایشگاه بنفشه جون و موهاتو کوتاه کردیم
دیگه از موهای پرپشت و بلند خسته و کلافه شده بودی
و حاااللاااااا غزلی با موهای کوتاه
بریم سراغ عکس های دیگه
صندلی که عاشقشی و همیشه میپوشی یا اگه نپوشیی همش کنارته
فدای پاهای خوشکلت بشم
اینم دستهای از حمام برگشته
دستهات و نشونم دادی میگی دست هام چین خورده
این عکس تو راه برگشت از پارکه که از این چراغ های نورانی خوشت اومده بود و زودی ژست گرفتی
عکس یادگاری با پازل ها و یار غارت آقا خرسی و کیتی خانم
عکس های تو راه پله
اینا هم عکس های خوشکل خانمم با پانیذ جونی تاریخ 7 خرداد ماه
الهی من به قربون خندهاتون برم
انشالله همیشه مثل این عکس از ته ته دلتون بخندین
ممنونم خدای خوبم
ممنونم