غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

روز دختر

️دختر طلا ️شیرین بلا ️جیگر بابا روز دختر رو به تمام دختر خانم های گل تبریک میگم البته بازم با تاخیر اینم عکس های روز دختر از غزل جونم به یه جشن خووب رفتیم و کلی عکس های خوشکل انداختیم بعد هم رفتیم به شهر بازی غزل جونم کلی کیف کرد خداروشکررر امسال روز دختر خیلی به غزلکم خوش گذشته خدایا ممنونم ازت ️ ️ ️ ️ ️ ️ ️ 3 شنبه /3 مرداد/96 ️ ...
8 مرداد 1396

زیباترین لبخند

⁠ دخترکم غزلکم ⁣الهی اونقدر بخندی که صدای خنده هات بشه زیباترین موسیقی کائنات الهی از شادی اونقدر پر بشی که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه. الهی روزیت اونقدر زیاد بشه که امیدی باشی برای رسوندن روزی خیلیا. الهی همیشه بهترین افکار به سراغت بیان و درست ترین تصمیمات رو بگیری الهی انقدر غرق خوشبختی بشی که تا عمق بی انتهای رضایت برسی الهی همیشه تنت سالم باشه و عاقبت به خیر بشی الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشی الهی آمین           ...
19 تير 1396

یادگاری های تولد

گل غنچه کرد و غنچه شکفت و خداوند در بهترين روز تاريخ زيباترين هديه اش را به ما داد   باشي نباشي پيشه من تو بهترين هم نفسـي هرجاي دنيـا که ميــــري به ارزوهـــات بـرسي روزه تـــولـــده توئه ميـــــلاده هرچي خاطــــره روزي که غيـره ممکنه هيچ جـــوري از يادم بره هزاران بوسه عاشقانه مادرانه نثارت باد ...
16 تير 1396

تولد 4 سالگی

به نام خدای خوبم تولد 4 سالگی غزلکم رو اینجا ثبت میکنم با کلی شرمندگی برای دخملی با 12 روز تاخیر تولد امسال رو سنت شکنی کردیم و به آتلیه نرفتیم در عوضش مامان هنرمند غزلی  دکوری بهتر از آتلیه برای دخملی درست کرد و کلی عکس های خوشکل گرفتیم مهمونی ما یه دورهمی خانوادگی بود به صرف افطار بعد افطار هم تولد بازی داشتیم  یه فراموشکاریه جالب هم داشتم که به جای شمع 4 سالگی رو که باید میسوزوندیم من شمع 3 سالگی رو گذاشتم روی کیک از روی بی حواسی ام بعد تولد و بعد دو روز با دیدن عکس ها یهو متوجه اشتباهم شدم و خاطره جالبی شد برامون بعد ها که فقسلم بزرگ بشه حتما در ای...
16 تير 1396

2/خرداد/96

تو گل سرخ من تو گل یاسمنی تو چنان شبنم پاک سحری؟ نه تو از آن پاک تری تو بهاری؟ نه بهاران از توست از تو میگیرد وام هر بهار اینهمه زیبایی را هوس باغ و بهارانم نیست ای بهین باغ و بهارانم تو... خدایا تو را سپاس   ...
7 خرداد 1396

همینجوری دل نوشته

به نام خدای خوبم امروز دخترکم 3 سال 11 ماه و 3 روزشه بوی تولد و 4 سالگی به مشام میرسه  دقیقا بزرگ شدن دخترم و با تمام وجودم دارم حس میکنم و میبینم چه خااانم شده چه حرف گوش کن شده و چه قشنگگ شرایط و درک میکنه و باهاش سازگار میشه خدایا از تهِ دلم شکرت میکنم غزلی عزیزم مخاطب اصلی این وبلاگ یا آلبوم دیجیتالی که از این طریق برات درست کردم خودِ خودتی برای بعدهااا که چه من باشم و چه نباشم بیای اینجا و از روزهای کودکی ات بخونی هر چند بازم تنبلی میکنم و ریز ریز این دوران شیرین رو برات نمی نویسم از حرف زدنهای شیرینت از تلفن صحبت کرد...
7 خرداد 1396