مهر ماه 96
سلام به روی ماه غزلکم
امروز دخترم 4 سال و 3 ماه 28 روزش شده
و الان که این مطلب و براش مینویسم دِتری ام مدرسه هست ️
دختر قشنگم از اخرین باری که برات نوشتم یک ماه میگذره
از اولین روز پیش دبستانی رفتنت برات نوشتم
چه زود یک ماه گذشت️
تو این یک ماه شما خیلی خیلی دختر خوبی بودی
شبها به موقع میخوابی
صبح خیلی راحتتر بیدار میشی
کارهاتو انجام میدیم با هم
لباس فرم میپوشی و منتظر سرویس میمونی
قربونت برم که همیشه دختر صبور و بِسازی بودی و هستی برامون
خداروشکر خانم معلم مهربونت ) خانم ورشویی عزیز( رو خیلی دوست داری
کلاست و دوستهات و هم همینطور
تو این یک ماه
روال زندگی ما اینجور گذشته که
شما صبحا مدرسه میری
منم بعد رفتن شما به کارهام میرسم و میرم مغازه کنار بابایی مهربون
منتظریم تا عزیز دلمون بیاد
شنبه ها و چهارشنبه ها میریم کلاس زبان
اون هفته با دختر خاله های مامانی قرار استخر گذاشتیم
استخر پردیس بابل
یه روز فوووق العاده بود برامون
خیلی بهت خوش گذشته بود
حتما حتما بازم برنامه میزاریم و میریم
تولد ضحا جون هم اون هفته بود
شب خیلی خوبی برامون بود کلی کیف کردیم و عکس های خوشکل گرفتیم
و اینکه از دیروز برات کلاس رباتیک هم ثبت نام کردم
از این به بعد روزهای دوشنبه
تو تایم مدرسه کلاس رباتیک هم براتون برگزار میشه
دیروز اولین جلسه بود و شما خیلی خوشت اومده بود
و جووونم برات بگه که
ما همچنان عااشقتیم و آینده و موفقییت تو مهمترین دغدغه من و بابایی عزیز هست
️تا همیشه دوستت داریم عزیزم️
بریم سراغ عکس های ماه مهر
اینم از خاطره ماه مهر
خدایا شکرت