غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

شروعی دوباره

1395/1/30 10:11
1,180 بازدید
اشتراک گذاری

به نام خدای خوبم

سلاام سلاام ما اومدیم با تاخیر بی سابقه در وبلاگ نویسی برای فسقلم

از بهمن ماه تا امروز به وبلاگ سر نزده بودم

عذاب وجدان گرفتم

از امروز دیگه تاخیری در کار نیست به امید خدا دیگه مرتب از خاطرات فسقلم مینویسم

امروز تو این پست فعلا به روایت تصویر خاطراتشو میگم انشالله از روزهای بعد براش مفصل مینویسم

بریم سراغ عکس ها

 

این  عکس مربوط به خونه باغ یکی از آشناهاست که اواخر اسفند ماه اونجا رفتیم

 

این عکس های خوشکل برای شبی که با دوستهای خوبمون رفتیم بیرون و سفره سرای سنتی 

خیلی خوش گذشته بود 

قرتی خانم ما آماده شده بریم دَدَر...خندونکخندونک

 

این عکس برای آخرین ساعات سال 94 هست که مشغول چیدن سفره هفت سین بودم و بازم این قرتی خانم همش ژست میگرفت و میگفت مامانی ازم عکس بگیرخندونکخندونک

اینجا ایام عیده لباس پوشیده آماده رفتن به عید دیدنی

دیده هرکی میاد خونمون میره کنار هفت سین عکس میندازه  فسقلمون فکر کرده چه خبره اینجا

دَم به ساعت میرفت مینشست کنار سفره که عکس بندازین ازمخندونکخندونک

 بازم روزهای بهاری از راه رسیدن و دست به دوربین ما هم زیاد شده

تند تند میریم تو فضای سبز و عکس میگیریم

این قرتی خانم هم ژست گرفتن بلد شدهخندونکخندونک

عاشق این عکس و ژست هاش شدم قربون خنده ها و دندون خرگوشی و چشم هاش برم من

ولی بابای از این عکس ها خوشش نیومده

دیده دارم وبلاگ آپ میکنم سفارش کرده از این عکسها نزارم

ولی من یواشکی گذاشتمشونخندونکچشمکچشمک

و اممما اینم از جدید ترین عکس که دیشب خونه مادر جون از فسقلمون انداختم در حال نماز خوندنخندونک

قربونت برم دختر گلم

من و بابایی تا همیشه دوستت داریم

 

خدایا شکرت

پسندها (3)

نظرات (3)

آیداکوچولو
30 فروردین 95 10:44
چه غزل زیبائی چه هفت سین قشنگی
مامانی غزل جون
پاسخ
چشماهتون قشنگ میبینه گلم
یاسمن( مامی فرشته ها )
8 اردیبهشت 95 9:36
عجب این چشم خوشگله ژست های زیبایی داره. ماشا الله
مامانی غزل جون
پاسخ
بعععععععله
مریم
6 مرداد 95 8:33
ما هم تاخیر خیلی خیلی زیادی داشتیم توی وبلاگ نویسی.