تولد سه سالگی غزل جون
به نام خدای مهربونم
اول از همه چی قبل از شروع خاطره نویسی شکر خدا رو به جا میارم
خدارو سپاس از ته ته ته دلم
که هستم و سه سالگی دخترمو جشن میگیرم
خدایا با تمام وجودم شکرت میکنم
امروز روز میلاد عزیزترینمه و من خیلی خیلی خوشحالم
امروز برام بهترین روز زندگیمه در کنار غزل جونم و همسر عزیزم شادِ شاد و خوشبختم
دختری ام خیلی شیرین زبون شده و ما باهاش حسابی کیف میکنیم
امسال تولد دخملی مصادف شده به شبِ 19 ماه مبارک رمضان و ما به احترام این روزها و شب ها هیچ جشنی نگرفتیم و حتی کیک و شمع هم فوت نکردیم
انشالله همه این چیزها بمونه برای بعد از ماه مبارک
انشالله یه جشن خووب و حسابی برای دخترم به یادگار میذاریم
عکس هاش حتما اینجا به نمایش گذاشته میشه
فعلا یه عکس از اولین ساعت های ورودش به دنیای ما رو میذارم
دیدن این عکس برام خیلی لذت بخشه و عاشقشم
ده دقیقه بعد از به دنیا اومدنش
همیشه شاد و خندون و سالم باشی عزیزم
مامانی و بابایی عاشقت هستن و تا همیشه دوستت دارن
خدایا تورا سپاس