غزل جوووونیغزل جوووونی، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 3 روز سن داره

(◕‿◕) غزل جون دردونه مامانی و بابایی (◕‿◕)

تولد سه سالگی غزل جون

1395/4/4 20:25
484 بازدید
اشتراک گذاری

به نام  خدای مهربونم

اول از همه چی قبل از شروع خاطره نویسی شکر خدا رو به جا میارم

خدارو سپاس از ته ته ته دلم

که هستم و سه سالگی دخترمو جشن میگیرم

خدایا با تمام وجودم شکرت میکنم

امروز روز میلاد عزیزترینمه و من خیلی خیلی خوشحالم

امروز برام بهترین روز زندگیمه در کنار غزل جونم  و همسر عزیزم شادِ شاد و خوشبختم

دختری ام  خیلی شیرین زبون شده و ما باهاش حسابی کیف میکنیم

امسال تولد دخملی مصادف شده به شبِ 19 ماه مبارک رمضان و ما به احترام این  روزها و شب ها هیچ جشنی نگرفتیم و حتی کیک و شمع هم فوت نکردیم

انشالله همه این چیزها بمونه برای بعد از ماه مبارک 

انشالله یه جشن خووب و حسابی برای دخترم به یادگار میذاریم

عکس هاش  حتما اینجا به نمایش گذاشته میشهچشمکچشمک

فعلا یه عکس از اولین ساعت های ورودش به دنیای ما رو میذارم

دیدن این عکس برام خیلی لذت بخشه و عاشقشم

ده دقیقه بعد از به دنیا اومدنشآرامآرام

همیشه شاد و خندون و سالم باشی عزیزم

مامانی و بابایی عاشقت هستن و تا همیشه دوستت دارن

خدایا تورا سپاس

پسندها (1)

نظرات (4)

فریده
6 تیر 95 10:04
تولدت مبارک غزل جونم تولدت مبارک زینب جونم امیدوارم مامان و دختر سالهای سال سالم و سلامت باشن و در کنار همدیگه خوش باشن . برای خانواده شما بهترین ها رو از خداوند می خوام .
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم عزیزممممم تولد پرهام گلی هم مبارک باشه دوستت داریم خاله فریده
کیمیا
31 تیر 95 10:15
عزیزززززززم مبارکه تولد گل دخترمون ایشااله دانشگاه رفتن و عروسیشو ببینی عزیزم
مامانی غزل جون
پاسخ
ممنونم کیمیا جوونم انشالله برای فسقل شما
مهسا
27 شهریور 95 19:08
سلام دوست عزیزم. خوبی. خیلی وقت بود وبلاگت نیومده بودم. ماشاله دخترت بزرگ شده خدا حفظش کنه
مامانی غزل جون
پاسخ
سلااام مهسایی چقد خوشحال شدم ازدیدن پیامت دلم برات تنگ شده بود ممنون منم خیلی کمم میام ئبلاگ همیشه موفق باشی دوست گلم