سال جدید... پست جدید...
به نام خدا
امروز 3 اردیبهشت هست و من بالاخره تنبلی رو کنار گذاشتم و اومدم واسه دخملم پست جدید بذارم
امروز آخرین روز از 21 ماهگی فسقل ماست فردا دخملی ام وارد بیست و دومین ماه از زندگیش میشه
این روزها از شیرینی های فسقلمون لذت میبریم
هر روز برامون شیرین تر از قبل میشه و برا من و باباییش دلبری میکنه
دخترم بلده تا ده بشماره فقط این وسط با هفت و هشت مشکل داره و نمیگه و پنج رو هم ده میگه
عدد دو رو تا نفس داره میکشه
دوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
بعدش میرسه به سه
سال 93 برا دخترم با مریضی تمو م شد آخرین روزهای سال تب و لرز و سرفه و بیحالی...
این هم یه عکس از اون روزها...
ولی با اومدن سال جدید مریضیِ دخملی هم تموم شد و مث همیشه شاد و سرحال شد...
تو عکس پایین دخملم تو اتاق خودش مشغول مطالعه هست
حالا مدل دیگه ای از مطالعه کردن دخترم و ببینید...
عکس هایی که میزارم برا روزهای خوب و هوای قشنگ بهاریه
ما هم از این هوای قشنگ بهار برای بیرون رفتن و عکس گرفتن استفاده میکردیم...
لبخند تو تعادل شهر را به هم میزند!
اما تو بخند من شهر را دوباره میسازم…..
قربون خنده هات برم عزیزم
همیشه شاد باشی و پر انرژی و سرحال...
خدایا ممنونم ازت
خدایا ممنونم که همیشه کنارمون هستی و هوامونو داری