آخرین روز های سال 93
به نام خدا
امروز 27 اسفند ماه 93 هست و غزلی من امروز 1 سال و 8ماه و 24 روزشه
سال 93 هم با تمام خوشی ها و ناخوشی هاش در حال تموم شدنه
خدارو شکر که امسال برامون سال خوبی بود
خداروشکر امسال با خوبی و خوشی برامون در حال تموم شدنه
فسقلی ما هم یه سال بزرگتر شده...
شیطنت میکنه..جیغ میزنه...لج میکنه...
خودشو برامون لوس میکنه ...
نااااااااااااااااااااااز داره حسابی...
راه میره و بدو بدو میکنه
برامون به زبون خودش حرف میزنه و دلبری میکنه...
باباییشو با لحن خـــــیــــــــــــــــــــلی قشنگ و دلبرانه صدا میزنه...
و یواش یواش قد میکشه و بزرگتر میشه
و همه اینها نعمته و شکر خدا رو برامون واجب میکنه
حتی وقتی دیوارهای خونه رو خط خطی میکنه
و از دستش گوشی و کامپیوترمون در امان نیستند
و همه جا ی خونه ردّ دستهاش هست
حتی وقتی رو جزو های و کتابها مون نقاشی میکشه و حرص مارو در میاره بازم
خداروشکر میکنیم که
هست و آثار خراب کاری هاش همه جا نمایانه
خدارو شکر که سالمه و شیطنت میکنه
خداروشکر که با خندهاش مارو از ته دل خوشحال میکنه
خدارو شکر میکنم و وجود این فسقل بهمون امیدِ زندگی میده
و انگیزه ای شده برای تلاش بیشترمون...
خدایا بازم شکرت
امیدوارم سال 94 سال خیلی خوبی برای همه باشه سالی پر از موفقیت و سربلندی
پر از شادی و خنده...
از اون خنده های از تهِ تهِ دل که تمام وجود آدم و غرق شادی میکنه...
انشالله
چرخ گردون , چه بخندد , چه نخندد , تو بخند
مشکلی , گر تورا , راه ببندد , تو بخند
غصه ها , فانی و باقی , همه زنجیر به هم
گر دلت از ستم و غصه برنجد , تو بخند